skip to main | skip to sidebar

...سفید

۱۳۸۷ مهر ۲, سه‌شنبه

دیشب مثل خیلی شب ها خواب های پریشان امانم را برید. آنقدر از پایم خون رفت که احساس سرما کردم
ارسال شده توسط سفید در ۱:۲۶

۱ نظر:

ناشناس گفت...

امان از این خوابهای پریشان و بیداریهای پریشان تر،تو چرا پریشانی دختر ،تو امید تیم مایی

۲ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۲۲:۴۴

ارسال یک نظر

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: نظرات پیام (Atom)

Links

  • سبکی تحمل ناپذیرهستی
  • صدای سکوت
  • نقره
  • Azarakhsh's photoblog

بايگانی وبلاگ

  • ◄  2011 (1)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2010 (3)
    • ◄  نوامبر (1)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ◄  2009 (12)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  نوامبر (5)
    • ◄  اکتبر (2)
    • ◄  مهٔ (1)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  فوریهٔ (1)
    • ◄  ژانویهٔ (1)
  • ▼  2008 (25)
    • ◄  نوامبر (3)
    • ◄  اکتبر (3)
    • ▼  سپتامبر (3)
      • دیشب مثل خیلی شب ها خواب های پریشان امانم را برید....
      • یادمان باشد
      • سارا از کجا فهمیدی کلمه عبور من خرتو خره؟
    • ◄  اوت (2)
    • ◄  ژوئیهٔ (2)
    • ◄  مهٔ (3)
    • ◄  آوریل (5)
    • ◄  مارس (3)
    • ◄  فوریهٔ (1)

درباره من

سفید
مشاهده نمایه کامل من