۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

تازه گی ها سخت تر میگذرانم این لحظات ناب جوانی را!
خیبان ها تداعی ترس و فرارند، از نت و خبر هایش هم هراسانم. وبلاگ های دوستان، گپ هایمان در کافه ها، هیچ کدام دیگر وقت گذرانی های آرام نیست. همه این استرس دیر آشنا را باز بر میگرداند. خسته ام اما نه مثل شش ماه پیش! خسته ام از نشدین حتی یک خبر خوش. همه به گونه ای نیستند. یا در درگیریهای رفتن گمشان می کنم یا در دنیای پر هیاهوی خبرهای بد یا در افکار و سوالات و ترس های آینده.
پیک هم که میزنیم پیاپی میگرییم ،با دلیل و بی دلیل!

۲ نظر:

آقای همسر گفت...

کاهی فقط روز می گذرانم حون دیده ام که روزهای پر اظطای خئاهن رفت. گاهی کمی نگاه به خود ککه کحای این هیاهو هستیم لازم است . کمی دیدن خود
پیکی بی فکر هیح کس پیکی برای خود
به سلامتی

نقره گفت...

kash ye sari b inja bezani. kash biai ye chizi benevisi. az khodet. k bebinam, bahmam in khadeha in tahe deletam has. k inja pase ase zehnet chimigzare.
ash biai ye chizi bnevisi ina. shayad ye jomle faghat: halam hub ast.
amin